1 ) بحران نهم تا 25 بهمن ؛ فارغ از همه مصیبت ها ، نشان داد که منافع مردم و سلامت شان جناح نمی شناسد. رسانه های سراسری چه اصلاح طلب و چه اصولگرا ، فریاد مظلومیت خوزستان را سر دادند و روزنامه هایی همچون اعتماد ، آرمان ، همشهری و ... در رساندن بحران استان به گوش پایتخت نشینان ، سنگ تمام گذاشتند. در این بین نیز شخصیت های سیاسی از کیانوش راد گرفته تا آیت الله حیدری ، خواستار برخورد جدی با مقصران امر شدند.

2 ) در مواقع ِ بحران ، عیار دستگاه ها و نهادهای متولی مشخص می شود. ستاد مدیریت بحران چه در اطلاع رسانی و چه در ایجاد امنیت روانی ِ پس از بحران ، نتوانست آنگونه که باید ، عمل کند. بی عملی و عدم اطلاع رسانی بموقع ، شایعاتی را دامن زد که حتی از حمله سایبری به نیروگاه ها نیز سخن گفته شد ؛ و این یعنی ورود به یک بحران جدید ؛ بحرانی به نام عدم احساس امنیت. 

3 ) رسانه های مجازی در کنار همه مزیت ها در اطلاع رسانی سریع ، به دلیل نداشتن منابع معتبر ، به سرگردانی بیشتر ِ شهروندان دامن زده اند. در یک روز بحرانی ، همزمان یک کانال از تعطیلی مدارس می نویسد و کانال دیگر ، از عدم تعطیلی ! البته این آشفتگی ها در اطلاع رسانی جدا از نقد وارده به رسانه ها ، حاکی از سیستم ناکارآمد اطلاع رسانی بموقع ستاد مدیریت بحران و اکتفا به تصمیم گیری در دقیقه ی 90 است. 

4 ) عدم قاطعیت در تصمیم گیری و انفعال مدیران متولی در مواقع حساس ، از جمله مواردی ست که سبب تشدید بحران در استان شد. در حالی تعطیلی مدارس برخی شهرهای خوزستان در صبح ِ دوشنبه و در زمان ِ رهسپار شدن دانش آموزان به مدارس اطلاع رسانی شد که دانش آموزان بوشهری بر اساس اطلاعیه ستاد مدیریت بحران ، از دور روز قبل از تعطیلی مدارس دوشنبه باخبر بودند. در هر دو استان ، "احتمال" جاری شدن سیلاب پیش بینی شده بود؛ چه اتفاقی می افتد که در بوشهر از دو روز قبل ، مدارس ِ دوشنبه تعطیل اعلام می شود اما در خوزستان صبح دوشنبه و در دقیقه 90 تصمیم به تعطیلی گرفته می شود؟

5 ) بحران اخیر خوزستان حاصل سال ها بی تفاوتی به خوزستان است و نمی توان و نباید انگشت اتهام را به سمت مدیریت ارشد استان نشانه گرفت. البته نمی توان از سهل انگاری ها و بی تفاوتی های برخی از مسئولین حال حاضر نیز گذشت. هر اندازه شریعتی پرتلاش و پرتحرک است اما انفعالی در مجموعه مدیران استان مشاهده می شود ؛ انفعالی که در نبودِ استاندار و سفرش به لهستان ، ستاد مدیریت بحران از یک تصمیم قاطع عاجز می ماند. 

6 ) چندین ماه از انتصاب شریعتی گذشته و در این مدت نیز با سفرهای شهرستانی به ارزیابی مناسبی از اوضاع مدیران و وضعیت استان رسیده است. بهتر آن است که شریعتی با کاستن از سفرهای شهرستانی و واگذاری افتتاح برخی پروژه ها به معاونین و فرمانداران و افزایش اختیارات به زیرمجموعه ، در تقویت اتاق فکر مدیریتی استان بکوشد تا برنامه محوری بر فردیت توفیق یابد. حلقه مفقوده سخت کوشی و تلاش شریعتی ، مدیران توانمند و البته همسو است. شریعتی چند ماه پس از انتصاب و ارزیابی های حاصله ، باید تعارف را با مدیران ناتوان کنار بگذارد ؛ که اگر نگذارد بار دیگر شاهد بحرانی دیگر خواهیم بود.

شوشان

برچسب ها: خوزستان استاندار خوزستان