کد خبر : ۲۲۲۵۱۶ تاریخ خبر: ۱۳۹۶/۰۵/۲۴ ساعت ۰۱:۵۳
نقاب سیاسی بر چهره دز
دکتر فریدون امیدی
عضو هیات علمی دانشگاه
این روزها سوالات جدی پیش روی شهروندان شهرهای پیرامونی رودخانه دز قرار گرفته است؛ آیا آب رودخانه دز در حال انتقال است؟ در صورت صحت انتقال آب رودخانه دز اوضاع اقتصادی - اجتماعی شهرهای پیرامون چه می شود؟ انتقال یا برداشت آب در کجا، به چه میزان، برای چه اهدافی، با چه قیمتی و به نفع یا زیان کدام سیاست و برای تحقق چه هدفی انجام میشود. انتقال یا برداشت آب در کنار سایر گزینهها روی میز سیاستگذاران است. مهم این است سیاستگذاران بتوانند شفاف توضیح دهند که سایر گزینهها را به چه دلیل و با چه تحلیلی کنار گذاشته اند. آیا سیستم انتقال آب از رودخانه دز ویژگی خاصی دارد که بر سایر گزینه هایی همچون آبخیزداری و آبخوان داری و... ترجیح داده شده؟
آب منشأ قدرت و ثروت و کالایی است که حتی قبل از طبیعی بودنش، سیاسی است. یعنی شما میتوانید با آب نمایش توسعه ایجاد کنید و طرفداران و حامیان خود را راضی نگه دارید و محبوبیت ایجاد کنید. بنابراین، اقتصاد و جامعه شناسی سیاسی آب موضوعی بسیار جدی است. همه مردم و مسئولان در منافع حاصل از مدیریت منابع آب سهیماند. شیوه مدیریت منابع آب، بر دوش اکوسیستم، مردم و آینده شهرهای پیرامون سنگینی میکند. از زمانی که برای توسعه به الگوبرداری از نمادهای دیگران پرداختیم، وضع مان بدتر شده؛ وقتی غرب، به سمت توسعه حرکت کرد به محیط زیست آسیب جدی وارد کرد. آنها برگشتند و گفتند اشتباه کردیم، این درست زمانی بود که ما تازه توسعه را آغاز کردیم. هرقدر متخصصان فریاد میزدند این کارها تبعات دارد، گوش کسی بدهکار نبود. با انواع و اقسام برچسبها، دلسوزیها را پاسخ دادند. اکنون کشورهای پیشرفته در مدیریت منابع آب به این نتیجه رسیدهاند که تنها توجه به آب و محیط زیست هم اشتباه است. آب، محیط زیست، جامعه، اجتماع و فرهنگ در کنار یکدیگر معنا پیدا میکنند. شما نمیتوانید آب و محیط زیست را در نظر بگیرید و به جامعه و فرهنگ، کاری نداشته باشید. اکنون هر طرح آبی که میخواهد اجرا شود، به مطالعات اجتماعی نیاز دارد. مشکل ما این است که سیاستمداران ما هیجان کلنگ زدن و روبان بریدن دارند. کلنگ زدن و روبان بریدن بدون مطالعات اجتماعی منفعت سیاسی میتواند داشته باشد اما تبعات اجتماعی آن بسیار زیانبار است، ملاحظات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی لازمه هر طرح آبی است و لحاظ کردن بعد اجتماعی مدیریت منابع آب، بسیار پیچیدهتر از ابعاد اقتصادی و سیاسی آن است، بنابر این سیاستگذاری در این حوزه متضمن انتخاب بین بدیلهای مختلف است. از سویی فرهنگ حریمداری نیز در جامعه باید حفظ و ارتقاء یابد. حریم رودخانه، حریم اشخاص، حریم حوضه آبریز، حریم قواعد مربوط به اکولوژی به رسمیت شناخته شوند. این شیوه مناسبی نیست که هرگاه سیاستگزاری نمی تواند از طریق توسعه صنعتی شغل ایجاد کند به منابع آبی فشار آورد.
ماحصل اجرای طرح های آبی بدون مطالعات اجتماعی مهاجرت است. افراد مهاجر در جایی دیگر ساکن میشوند و اغلب شان مهاجران فقر هستند نه مهاجرانی که زندگیشان بهبود پیدا کرده است. مهاجران در حاشیه شهرها به مشکلات مسکن، اشتغال و آسیبهای اجتماعی دامن میزنند و در پی آن، ناامنی اجتماعی افزایش مییابد. چون اینها در منطقه خودشان دارای ساختاری اجتماعی- فرهنگی بودهاند که بعد از مهاجرت از هم پاشیده و سبب ایجاد بحرانهای اجتماعی شده؛ بنابراین، سوءمدیریت در یک منطقه کم آب نه تنها باعث بحران اجتماعی در آن منطقه میشود، بلکه میتواند در یک حوضه آبریز دیگر مشکلات اجتماعی ایجاد کند. ناکارآمدی در توسعه متوازن، آمایش سرزمینی و سیل مهاجرت به شهرهای دیگر باعث ایجاد تعارض در اجرای طرح های آبی شده و روز به روز فشار بر منابع آب فزونی می یابد. بنابراین اصلِ استفاده منصفانه و خردمندانه از منابع آبی و ممنوعیت خسارت به قلمروهای دیگر از اهمیت بسزایی برخوردار است.
مَخلص کلام:
مقاومت سازمانی در برابر بازنگری و تغییر روندهای اشتباه گذشته بسیار زیانبار است و باعث خروج روشهای بدیل و پایدارتر از دستور کار خردمندان و سیاستگزاران دلسوز می شود.